«بودجه خانوادگی شما، توانایی شما در پر کردن باک بنزین، هیچ کدام نباید به این موضوع بستگی داشته باشد که یک دیکتاتور از آن طرف دنیا اعلام جنگ می کند و مرتکب نسل کشی می شود». این آخرین صحبت های رئیس جمهور آمریکا در مورد گرانی فزاینده ایست که بعلت وضع تحریم های شدید علیه روسیه، گریبانگیر مردم کشورش شده است. تورمی که در 40 سال گذشته در آمریکا و در 30 سال گذشته در اروپا بی سابقه بوده و قیمتهای سوخت در آن، ظرف چند هفته چند برابر شده است. با این حال، مقامات آمریکایی و اروپایی همچنان مردم خود را به مصرف کمتر و صرفه جویی بیشتر فرا می خوانند تا بتوانند برای دفاع از اوکراین، تحریم های بیشتری را علیه روسیه اعمال کنند. کار به جایی رسیده که مقامات آلمانی از مردم خود می خواهند دوش آب گرم نگیرند! و مقامات ایتالیایی برای خانه ها، محدوده مجاز دمایی تعیین کنند!
دفاع از اوکراین! مقدس ترین شعار این روزهای کشورهای غربی شده است. آرمانی که بخاطر آن نه تنها گرانی و کمبود سوخت و مواد غذایی را تحمل می کنند، بلکه دهها هزار داوطلب دفاع از اوکراین را در سراسر جهان بسیج کرده و به این کشور گسیل می نمایند. همچنین از جیب مالیات دهندگان خود، میلیاردها دلار تسلیحات رایگان در اختیار این کشور قرار می دهند.
عجیب است! چقدر تاریخ زود تکرار می شود!؟ و البته عبرت آموز! همان هایی که حضور مدافعانی از افغانستان و پاکستان تا ایران و عراق و لبنان را در سوریه برای مقابله با داعش و النصره به باد انتقاد می گرفتند، سینه چاک حمایت از اوکراین شده اند. همان هایی که شبانه روز اینگونه تبلیغ می کردند که: "ملت ایران، پول شما را دارند به غزه و لبنان می دهند"، مالیات های ملت شان را وقف اوکراین کرده اند! همان هایی که به مردم ما توصیه می کردند برای رهایی از تحریم و فشارهای اقتصادی، دست از آرمان های خود بکشند، به اسم آرمان مبارزه با ظلم و سلطه طلبی، مردم خود را به تحمل مشکلات و گرانی ها فرا می خوانند.
اینگونه به نظر می رسد که شرایط این روزهای دولت های غربی، خیلی شبیه شرایط جبهه مقاومت در بحران سوریه باشد. مدافعان حرم خون خود را تقدیم می کردند تا از جان و مال و ناموس شیعه و سنی و مسیحی و ایزدی در برابر وحشی ترین و خونخوارترین انسان های تاریخ دفاع کنند و اکنون مدافعان اوکراین کشته می شوند تا از مردم مظلوم و مورد تجاوز اوکراین حمایت کنند. اما در حقیقت شباهت چندانی وجود ندارد.
دولت های غربی اینگونه به مردم شان تلقین می کنند که فشارهای اقتصادی این روزها، بهایی است که برای آرمان آزادی و حقوق بشر می دهند اما حقیقت بسیار متفاوت است. در حقیقت، مردم اروپا و آمریکا بهای آرمان دیگری را می دهند. آرمانی که قبل از شروع جنگ، بارها همین رهبران اروپایی و آمریکایی در پاسخ به اصرارهای پوتین برای انصراف اوکراین از پیوستن به ناتو به آن اشاره کردند: "حق اوکراین برای تعیین متحدان خود" .
جنگ اوکراین می توانست شروع نشود و خون مدافعان اوکراین می توانست به زمین نریزد اگر دولت های اروپایی و آمریکا به تعهد 30 سال پیش خود به گورباچف مبنی بر عدم پیشروی ناتو عمل می کردند. اما از جنگ سوریه گریزی نبود، چون حقیقت دو ایدئولوژی صهیونیسم و وهابیت، تجاوز، ویرانگری و خونخواری است. از زمانی که استعمار انگلیس نطفه این دو را در منطقه ما گذاشت و از زمانی که استکبار آمریکا به این دو پر و بال داد، این منطقه یک روز خوش ندیده است. البته هستند ساده لوحانی که فکر میکنند اگر جبهه مقاومت، سوریه را دو دستی تقدیم اسراییل و عربستان میکرد، داعش و النصره پدید نمی آمد. آن هایی که حتی اینقدر تاریخ نمی دانند که بفهمند ریشه پدیده های شومی مثل اسراییل و صدام بعثی و القاعده و ... در منطقه ما از کجاست، انتظار داشتند با تقدیم دو دستی سوریه و عراق و لبنان به پدر و مادرهای داعش و النصره، آینده ملت مان را تباه کنیم!
جنگ اوکراین و بحران سوریه فقط یک شباهت دارند، هر دو محصول زیاده خواهی و سیری ناپذیری قدرت های غربی هستند. اوکراین ویران شد چون میخواستند روسیه را محاصره کنند و سوریه ویران شد چون میخواستند متحدان ایران را نابود کنند. همان هایی که وجود هیچ رقیبی را در جهان تحمل نمی کنند. همان هایی که زیر پرچم دروغین آزادی و دموکراسی و حقوق بشر، بزرگترین جنایت های تاریخ را مرتکب شدند. آن ها با همین شعارهای دروغین، عراق و افغانستان را اشغال کرده و سر آخر فقط ویرانه هایی بر جای گذاشتند.